بسم الله الرحمن الرحیم
آگاهی پیش نیاز مصونیت .
حال که نوشته ی ما به این امور میپردازد ، باید خدا را سپاسگزار باشیم و از خدا بخواهیم این چنین نوشته هایی و اینگونه جزواتی فراگیر شود ، تا مردم صفات یهودیگری را بشناسند ، تفکر یهودی را بفهمند و با خصلت های یهودی مقابله کنند . گمان نکنید که مشکلات و بیماریهای روحی و روانی و درد های عدیده ی دیگر ، فقط برای گذشتگان بود و تمام شد و ما هیچ مشکلی نخواهیم داشت ؟ خیر ، اینگونه نیست . ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یاتکم مثل الذین خلوا من قبلکم (بقره 214) . آیا پندار شما اینگونه است که بدون آزمایشها و رنج و مصیبتهایی که بر پیشینیان وارد شد ، وارد بهشت میشوید ؟ قطعا میدانید که : بهشت جای مردم آلوده نیست و برای داشتن جامعه ی بهشتی باید سلامتی و پاکی فراگیر شود . باید با بیماری های مسری و غیر مسری مقابله کرد ، پیشگیری نیاز به آگاهی دارد . مصائبی که در گذشته بوده و پیشینیان با آن مصائب به جهنم رفتند ، اکنون نیز قابل تکرار است . مخصوصا بیماری یهودیگری . شناخت خصائص ، خصلت ها و ویژگی هایی که قرآن به قوم یهود و به بچه های اسرائیل نسبت میدهد ، برای ما این امکان را فراهم میکند که ریشه های فاسد مکتبهای فکری ، فلسفی ، سیاسی و اقتصادی موجود در جهان معاصر را بهتر بشناسیم . و با دیدی باز علاوه بر اینکه نظامهای حکومتی و نهاد های ریز و درشت ملی و بین المللی را مورد ارزیابی قرارمیدهیم ، و به علل بسیاری از جنگ ها ، نزاع ها ، کینه ها و خصومتها در میان مردمان و جوامع پی میبریم ، میتوانیم به اسباب فقر و تنگدستی ، و عقب ماندگی مادی و معنوی آدمیان نیز آشنا گردیم . اینکه قرآن در موارد متعددی داستان بنی اسرائیل را ذکر میکند به این دلیل است که با خلقیات و رفتار های ناهنجار فرزندان یعقوب آشنا شویم ، تا خود ، خانواده و جامعه یمان را در مقابل آن خصلت های آزار دهنده واکسینه کنیم .
نوشته ای غیر کلاسیک .
خوانندگان فهیم با خواندن نوشته ی حاضر پی خواهند برد که سعی ما در این جزوه معطوف به بیان یک سری قوانین خشک و یک دسته نوشته جات بی روح کلاسیک نشده است . نوشته ی ما دشمن شناسی از نوع هدایت و ارشاد است . نقل درد هایی است که در طول زمان بر جان آدمی و بر نظام فکری ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در جوامع گوناگون نشسته است . درد هایی که بواسطه ی القاء یهودی و انفعال غیر یهودی علاوه بر اینکه طعم درد و مرض از آن به مشام نمیرسد ، نوعی سرافرازی و سربلندی دروغین را با خود دارد . درد وارونگی که مستلزم پدیده ی خوشمزگی است ، درمان را به مراتب از درد های جسمانی قابل فهم برای بشر سخت تر و سخت تر ساخته است . خاصیت ذاتی اینچنین نوشته ای تکرار بعضی از الفاظ ، عبارات و مفاهیم است . از اینکه به تکرار با کلمات درد ، رنج ، بیماری ، و درمان مواجه میشوید و از اینکه به تکرار خواننده ی کلماتی از قبیل یهود ، یهودی ، یهودیگری ، خصلت های یهودی و تفکر یهودی هستید ، ملول نشوید و در مواردی که به ناچار و یا از روی عمد به تکرار مفاهیمی اصرار داریم ، آزرده خاطر نگردید . و برای اینکه خستگی به سراغتان نیاید ، مدام به خودتان بگویید که قرآن عظیم نیز در مواردی برای برانگیختن حس حق شناسی ، بیدار سازی روح و روان ، و تحریک عواطف و تهییج احساسات مثبت آدمیان از صنعت تکرار بهره برده است . البته میپذیرم که تکرار در آیات الهی مخل فصاحت و بلاغت آن نشده است بلکه با تفکر در آن در مییابیم که تکرار سبب نیکویی کلام الهی نیز گردیده است .
از ما نیست ، یهودی است .
در عبارتی پیامبر خدا همه ی مردم را مخاطب قرار میدهد : ایها الناس ، این خطاب شامل همه است ، همه ی مردم ، من ابغضنا اهل البیت ، هر کس از ما بدش بیاید ، از اهل بیت من متنفر باشد ، حشره الله یوم القیامة ، خداوند او را در روز قیامت محشور میکند ، یهودیا . این آدم یهودی است . این یهودی ، یهودی به معنای خاص آن نیست ، یعنی بیمار است ، خصلتی از خصلت های یهود را با خود دارد و با مرض یهودیگری از این دنیا رفته است . در عبارت دیگر میفرماید : من لقی الله عز و جل ، هر که خدا را دیدار کند ، و فی قلبه بغض علی بن ابیطالب ، و در دل کینه ی مولا را داشته باشد ، از علی بن ابیطالب متنفر باشد ، لقی الله ، خدا را ملاقات میکند ، و هو یهودیا . در حالی که یک یهودی است . در روایتی دیگر رسول خدا میفرمایند : کسی که به ما اهل بیت دروغ ببندد . من کذب علینا اهل البیت . دروغ یک بیماری است و دروغگو یک بیمار است . حال اگر شخصی مبتلا به این بیماری شد و بر خاندان نبوت دروغ بست . حشره الله یوم القیامة اعمی یهودیا . هم کور محشور میشود ، هم یهودی . این دیگر ربطی به فرقه ای که مشخصا یهودی اند ، ندارد .
زکات و یهودیگری .
در فرهنگ دینی پرداخت زکات ، سخاوت نفس است ، نوعی برتری روحانی است ، حکایتگر نزول خیر و برکت آسمانی است که ابتداء نصیب زکات دهنده شده است که در پرتو آن استعداد و آمادگی پرداخت زکات فراهم میشود . سعی ما بر این است که گفتار و نوشتار ما همراه با آیات و روایات باشد . اگر متن عربی آیات و روایات را میآوریم به این خاطر است که نوشته ی ما علاوه بر اینکه معنوی میشود ، دوست جوان ما به اصل آیات و روایات دسترسی داشته باشد مضافا به اینکه دانستن و به خاطر سپردن آیات و روایات به زبان مبداء فضیلتی غیر قابل انکار است . رسول خدا در روایتی که نوادر راوندی متذکر آن میشود ، میفرماید : اذا اراد الله بعبد خیرا . زمانی که خداوند در حق بنده ای اراده ی خیر کند . بعث الیه ملکا من خزان الجنة . فرشته ای از گنجینه داران بهشت بر او مبعوث میسازد . فیسخی نفسه بالزکاة . که جان آن بنده را به پرداخت زکات سخاوتمند میگرداند . اینکه پیامبر خدا افرادی را که زکات نمیدادند ، از مسجد بیرون میکرد ، بی حکمت نیست . اینهایی که به مسجد میآمدند مسلمان بودند یعنی جسدشان مسلمان بود اما به هر دلیلی حامل روح یهودی بودند . در روایت ابو جعفر امام محمد باقر علیه السلام آمده است که رسول خدا پنچ نفر از این افراد را تک به تک صدا زدند : قم یا فلان قم یا فلان . آنگاه رسول خدا خطاب به آنان فرمودند : اخرجوا من مسجدنا ، از مسجد ما بیرون بروید . لا تصلوا فیه ، حق ندارید در مسجد ما نماز بخوانید . و انتم لا تزکون ، شما زکات نداده اید . حکمت اینکه رسول خدا این گروه را از مسجد بیرون کرد این بود که اینان مسلمانانی بودند که نسبت به پرداخت زکات خست داشتند . امام زمان سلام الله علیه در نهضت جهانیشان با آنهایی که زکات نمیدهند ، مبارزه میکند . اینها مسلمانهایی هستند که از پرداخت زکات امتناع میورزند . مسلمانهایی که زکات پرداخت نمیکنند ، حق ندارند مسلمان از دنیا بروند . به وقت مرگشان به آنها گفته میشود یا یهودی بمیرید و یا نصرانی . من منع قیراطا من الزکاة فلیمت ان شاء یهودیا او نصرانیا ، و لیس بمومن و لا مسلم . مانع الزکاة کسی نیست که مثلا از پرداخت مبلغ زیادی امتناع میکند . در امتناع از زکات کافی است که شخصی از پرداخت مبلغ بسیار ناچیز امتناع بورزد ، حق ندارد مومن و مسلمان سر بر خاک گذارد ، فلیمت ان شاء یهودیا او نصرانیا . یا باید یهودی بمیرد و یا نصرانی . سرش هم این است که این آدم خصلت یهودی داشته ، صبحکم الله هم بلد بوده ، حج هم رفته بوده ، چون زکات نداده حق ندارد مسلمان بمیرد . آنچه در مسلمانی ارجحیت دارد جسم مسلمانی و جنازه ی مسلمانی نیست . اگر شنیدید که مسلمان ارج و قرب دارد و اگر خوانده اید که احترام مسلمان مومن از کعبه هم بیشتر است ، المومن اعظم درجة من الکعبة ، به جهت خصلت های نیکی است که در خود ایجاد کرده است . جسم ها مرکبی بیش نیستند ، احترام و ارزش آنها بستگی به روح و خصلتی دارد ، که با خود حمل میکنند .
ادامه دارد ...
از سایت آرمانشهر به آدرس qods.info دیدن نمایید.